محل تبلیغات شما



 اگر مجری یا گوینده علم ارتباط را نشناسد،بی شک جلوی دوربین،فردی مزاحم خواهد بود ! قدرت جذب سریع مخاطب و شاد نگه داشتن روحیه او در عین جدی بودن از یک مجری،ارتباط گر خوبی خواهد ساخت . مجری هوشمند مراقب است در تَله لودگی و مُهمل گویی ها نیفتد و اعتماد مردم را به خود جلب کند و برای رسانه نیز اعتبار کسب کند . به شما پیشنهاد می کنم ساعاتی از شبانه روز را به مطالعه های کاربردی بپردازید که این راز تامین پشتوانه سخن گفتن است . مطالعه به مجری،تسلط گفتار   می دهد،مجریانی که در تلویزیون یا رادیو متنی را ارائه می کنند در همان لحظه اول اثبات می کنند که پشتوانه مطالعه دارند یا خیر . بر اثر مطالعه،مهارت مفهوم پردازی و نوگویی تقویت می شود و دایره واژگان گوینده گسترش می یابد .  بنابراین گفتار مجری در سکوی اول باید قرار بگیرد و اصل بعدی اصلِ برقراری ارتباط با مخاطب است سعی کنید روی آنان تاثیر مثبت بگذارید .


در بخش اهداء جوایز می بایست اصول زیر را رعایت کنید : 
* اسامی اهدا کنندگان را با منصب نام ببرید .
*در حین اهدای جوایز،زمان و هیجان را کنترل کنید .
* نام همه افراد را به مانند یکدیگر صدا بزنید ( یا سرکار خانم . یا جناب آقای . - یا خانم . یا آقای . )
*اسم افراد را قبل از منصب آنها نام ببرید .
*اگر از لفظ محترم استفاده می کنید به منصب او نسبت دهید نه شرکت یا اداره او .
*برای دعوت از جایزه بگیران از ادبیات واحد و تکراری استفاده نکنید .
*از کلمات یا جملات تکراری برای بدرقه و تشویق استفاده نکنید .
*واژگان خود را گسترش دهید، صد جمله از دسته تشویق،بدرقه و دعوت در مراسم اهدا جوایز را باید یک مجری توانمند در ذهنش آماده داشته باشد .

 


با تمرین این هفت عمل،بر دیگران برتری یابید :

۱. با سرعت کم و شمرده شمرده صحبت کنید .

۲. فروتن باشید و از خودتان تعریف نکنید .

۳. با اعتماد به نفس و بدون مِن مِن کنان حرف خود را آغاز کنید .

۴. خودتان را با مطالعه کردن به روز رسانی کنید .

۵. صاف بایستید یا صاف بنشینید و از حرکات سر استفاده کنید . (زبان بدن را تمرین و تقویت کنید)

۶. آنقدر تمرین کنید که نیازی به برگه و یادداشت نداشته باشید .

۷. لباس و کفش مناسب بپوشید و از عطر نیز استفاده نمائید .


* "بداهه گویی" به معنای ناگاه،زود گویی،خلق کلام در اجرا یا سخنرانی،ساخت آنی کلمات پشت سر هم بدون تهیه قبلی .
* بداهه گویی یعنی از قبل برای سخنرانی غافلگیرانه،مطلبی تهیه نکرده باشیم و با تفکر و دانش و اطلاعات قبلی خود با توجه به وحدت یگانه ارسطو (زمان،مکان،موضوع و مخاطب)
یک سخنرانی بی نظیر ارائه دهیم که مستمع از شنیدن سخنانمان به وجد آیند .
* سه عنصر بداهه گویی :
۱) محتوای سخنرانی
۲)رویکرد مطالب
۳)نتیجه گیری مباحث
* از اساس بداهه گویی،اجتناب از اضافه گویی و پُر گویی می باشد و موارد کلیدی و اصلی را در همان بخش ابتدایی بگویید تا تاثیر خود را بگذارد و چیزی را بگویید که خودتان هم آنرا باور و درک می کنید .
* فی البداهه سخن گفتن و توان هماهنگ کردن افکار و سخنان در مدت زمان کوتاه،بسیار مهمتر و دشوارتر از سخنرانی پس از آمادگی و تمرین فراوان است .
*کسی که در سخنرانی بداهه می درخشد،درست مثل خلبانی ست که با خونسردی و دقت بسیار و با قرار دادن دائمی خود در وضعیت اضطراری آماده مقابله با هر شرایطی می شود . باتمرین سخنرانی های متعددی که هیچوقت ایراد نخواهید کرد برای شرایط اضطراری آماده شوید .

 


‌وقتی شخصی "نه" می گوید و واقعا منظورش "نه" است،خیلی بیشتر از دو حرف بیان کرده . 
همه غُدد،اعصاب و عضلات او خود را آماده وضعیت مخالف کرده اند و تمام سعی بر این است که پاسخ،منفی باشد .
غالبا،گفتن این "نه" چند ثانیه بیشتر طول نمی کشد،ولی گاهی اوقات،عوارض ظاهری آن از جمله : از پا افتادن و یا آمادگی برای از پا افتادن کاملا مشهود است . 
برعکس،هنگامی که شخص "بله" می گوید هیچ یک از این علائم دیده نمی شود . تکنیک "بله" بسیار ساده است و با وجود این،چقدر ما غافل از آنیم . 
ظاهرا آدمها تصور می کنند با مخالفت خوانی و مخالفت گویی،مهم و بزرگ جلوه می کنند .
* چطور می شود در شرایط دلخواه خود پاسخ "بله" دریافت کرد ؟
- آبراهام لینکلن می گوید : ((روش آن برای پیروز شدن در بحث،آن است که ابتدا زمینه کلی تفاهم و توافق را پیدا کنیم))
* به یاد داشته باشید،برای برانگیختن احساسات یک فرد باید کاملا صمیمی بود .


 

 

 

 

*از جزئیات غیر ضروری و خسته کننده پرهیز کنید .

*اصلا مهم نیست که سخنرانی شما چقدر از نظر جزئیات غنی باشد . 
اگر نتوانید به آن طعم بازآفرنی و تصویر سازی بدهید،در جلب توجه شنونده موفق نخواهید بود،این مثل غذای بی ادویه می شود . 
*سخنرانی،سفر هدفداری است و باید از قبل برایش نقشه طرح کرد . آدمی که می خواهد به ناکجا آباد برود،قطعا به همانجا هم می رسد . 
متاسفانه طراحی و نظم بسیاری از سخنرانی ها چیزی بیش از مخلوط شن و ماسه است . 
*داستان خود را با جزئیات مربوط به آن پر کنید . جزئیات به خودی خود جالب نیستند . اتاقی پر از خرت و پرت و اثاثیه،جای جالبی به نظر نمی آید . تصویری پر از جزییات نامربوط،چشم را مجذوب خود نمی کند،همینطور هم جزییات بی اهمیت و زیاد،سخنرانی را تبدیل به آزمایش هولناک صبر آدمی می کند .


* اکیدا به شما هشدار میدهم که سخنرانی خود را هرگز با جملاتی نظیر : (وقت نداشتم این سخنرانی را خیلی خوب آماده کنم) یا (رئیس جلسه از من خواستند درباره این موضوع صحبت کنم و نمیدانم چرا من را انتخاب کردند) یا (متن خاصی آماده نکردم) شروع نکنید . شنوندگان علاقه ای به عذر و بهانه شما اعم از واقعی یا تصنعی ندارند . آنها فقط از شما عمل میخواهند .

*اگر صحبت خود را با جمله ای شروع کنید که پاسخ یکی از سوالاتِ چه کسی ؟ چه وقت ؟ کجا ؟ چه ؟ چگونه ؟ چرا ؟ باشد،یکی از قدیمی ترین ابزار ایجاد ارتباط برای جلب توجه شنونده را به کار گرفته اید و آن ابزار (دانستن) است .

 یکی بود یکی نبود،کلمات معجزه گری هستند که دروازه های شهر تخیل کودک را می گشاید . با همین برخورد می توانید با اولین کلماتتان توجه شنوندگان را به خود جلب کنید .

 


زمانی که از (جورج برنارد شاو نویسنده) پرسیدند،چطور یاد گرفت جلوی جمع به این اندازه خوب صحبت کند،جواب داد : همانطور که سُرسُره بازی را یاد گرفتم . اول با لیز خوردن و از جا بلند شدن،خوب جلوی چشم سایرین از خودم یک احمق به تمام معنا ساختم،تا وقتی که راه و روش درست پایین آمدن و درست بلند شدن را یاد گرفتم .

برنارد شاو،در جوانی یکی از خجالتی ترین آدمهای لندن بود .

*چه دلیلی دارد موقعی که در جلوی جمع می ایستید،درست مثل وقتی که آرام نشسته اید نتوانید به اعصاب خود مسلط باشید ؟ 

*چه دلیلی دارد وقتی که خطاب به عده ای صحبت می کنید در دلتان آشوب به پا شود و مثل یک قربانی بلرزید؟

- وقتی می بینید ضربان قلبتان بالا رفته و یا نفستان سریع شده است نترسید . بدن شما که همیشه در مقابل محرکات خارجی هشیار است،دارد آماده تان می کند که وارد عمل شوید . 

*علت اصلی ترس شما از سخنرانی بسیار ساده است؛چون شما به صحبت در جمع عادت نکرده اید و به این اوضاع عادت ندارید و اگر خود را به این وضعیت عادت دهید دیگر دچار هیچگونه استرسی نمی شوید .


سریع فکر کردن و آنرا به شکلی دقیق و صحیح به کلام درآوردن مهارتی است که در ایراد سخنرانی به کار می آید و همیشه پایان سخنرانی اساسی ترین بخش آن است.

یک سخنرانی متعادل نه با لودگی و پیش پا افتادگی شروع می شود و نه با متانت و وقار اغراق شده، هیچکدام صحیح نیستند . 

کنفوسیوس می نویسد : (( مردان بزرگ کم می گویند و بسیار می کوشند ))

برای اجرای یک سخنرانی حیرت انگیز،‌نیاز نیست که واژه ها را در ذهن ردیف کرد، فقط کافیست یک تصویر کلی از محتویات سخنرانی را در ذهن داشته باشیم و حول و حوش آن صحبت کنیم .

هرگز یادتان نرود که کتاب لغات سخنرانی شما،خودتان هستید .


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها